نای نالان (شجریان)

بی شما این نای نالان بی نواست این نوا ها از نفس های شماست .محمد رضا شجریان

نای نالان (شجریان)

بی شما این نای نالان بی نواست این نوا ها از نفس های شماست .محمد رضا شجریان

زندگی نامه


زندگی نامه استاد شجریان
محمد رضا شجریان در اول مهر ماه ۱۳۱۹ هجری خورشیدی برابر با ۱۹۴۱میلادی در شهر مشهددر خاندانی که(هنر از هر دو سو موروثی بود که از طرف پدر و جد پدری که صوتی دلنشین داشتند و از طرف خاندان مادری نیز هم به موسیقی و هم به خوشنویسی) پا به عرصه زندگانی نهاد در رابطه با خاندان بزرگ شجریان باید عرض کنیم که این خاندان از شهر طبس بر خاسته اند و جد بزرگوار ایشان به دلایل نامعلومی به مشهد مهاجرت می کند .وی دارای سه فرزند پسر بوده که یکی از این سه تن مرحوم علی اکبر بود که پدر بزرگ استاد می باشند و دارای دو پسر به نامهای علی و مهدی(آقا مهدی پدر بزرگوار استاد می باشند)و دو دختر به نام سلطنت خانم و زهرا سلطان. همانطوری که خود استاد می فرمایند مرحوم پدربزرگ ایشان دارای املاک و ثروت زیادی بوده که از جمله چهارده هزار هکتار زمین کشاورزی و ملک قاسم آباد که بسیار آباد و بزرگ بوده(در بخش غربی شهر مشهد)ولی به دلایلی (که در این مقوله جای بحث آن نیست)از این همه ثروت مادی چیزی عاید محمد رضا نشد ولی ثروت بزرگتری که استاد از جد بزرگوارشان به ارث بردند همان صدای زیبا و ملکوتی می باشد که بسیار بالاتر وجاودان تر از هر ثروتی می باشد. استاد در اوایل کودکی (در سنین پنج- شش سالگی)شروع به خواندن ترانه های کودکانه کرد. وی در سال ۱۳۲۶ به مدرسه پانزده بهمن مشهد وارد شد. وی در همان زمان نیز شروع کرد به آموختن تلاوت قرآن نزد پدر و در سن ده سالگی شروع به تلاوت قران در مراسمات و اجتماعات سیاسی آن زمان کرد و همان طور که خود استاد می گویددر سن دوازده سالگی تمام مشهد او را می شناختند. استاد از کلاس چهارم به بعد را در دبستان فرخی گذراند که تا کلاس ششم از بهترین شاگردان آن مدرسه بود. در سال ۱۳۳۲ تحصیل در دبیرستان شاه رضا در رشته طبیعی را آغاز کرد. استاد علاقه زیادی به ورزش خصوصا فوتبال داشتند و در سال ۱۳۳۴ با تیم دبیرستان شاه رضا در مسابقات فوتبال دبیرستانهای مشهد شرکت کردند. علارغم علاقه زیاد استادبه رشته طبیعی در سال ۱۳۳۶ به اصرار پدر وارد دانشسرای مقدماتی مشهد شد و در آنجا بود که با آقای جوان اولین معلم موسیقی خود آشنا شد و گاهی اوقات در دانشسرا برای دوستان خود آواز می خواند. وی در سال ۱۳۳۹ از دانشسرای مقدماتی فارغ التحصیل شد و به استخدام آموزش و پرورش مشهد در آمد و جهت تدریس به مدرسه خواجه نظام الملک واقع در بخش رادکان منتقل شد.  
شاید به جرات بتوان گفت که علاقه و آشنایی استاد با آواز دستگاه موسیقی و آلات موسیقی از همین دبستان و در رادکان پی ریزی شد به طوری که خود استاد می گوید ((اغلب اوقات به کوه می زدم و تکنیک و متد را با سلیقه خودم تجربه و تمرین می کردم و صداهای گوناگون و تحریرها و چهچه ها را در دستور کار خود قرار می دادم)) آری در این سال بود که استاد توسط دوستی به نام ابولحسن کریمی که او نیز به عنوان معلم به رادکان آمده بود با سنتور آشنا شد و شروع به تمرین نواختن سنتور کرد به قول خود استاد((آن چنان شدم که از آن به بعد سنتور یار غار من شد)) پس از چندی استاد با آقای جلال اخباری که نوازنده سنتور بود آشنا شد و با هم شروع به همکاری کردند یعنی آقای اخباری ساز می زد و استاد می خواندند . در حقیقت تمرینات آواز با ساز و فراگیری نت و نواختن درست سنتور را با ایشان شروع کرد. در آن سال یعنی سال ۱۳۴۰ بود که استاد با خانم فرخنده گل افشان که ایشان نیز معلم دبستان بودند آشنا شدند و در شهر قوچان پای سفره عقد نشستند. یک سال بعد یعنی در بیستم مرداد ۱۳۴۱ در مشهد جشن عروسی برپا شد و استاد زندگی مشترک خود را با خانم فرخنده گل افشان آغاز کردند. در سال ۱۳۴۲ استاد از بخش رادکان به روستای شاه آباد مشهد منتقل شدند و در آنجا به عنوان مدیر دبستان شاه آباد مشغول شدند و دز تاریخ ۲ مهر ماه اولین فرزند استاد متولدشد که گرمی بخش زندگی استاد شد و استاد نام فرزانه(من بودما نه امضا نمیدم!) را برای او انتخاب کرد. اکثر مردم ایران استاد شجریان را استاد آواز میدانند ولی غافلند که این استاد هنرمند از هر انگشتش یک هنر می بارد که از جمله خطاطی و نقاشی و پرورش گل می باشد و دستی هم در کار نجاری دارند به طوری که از این هنر برای ساخت سنتور استفاده کرد و اولین سنتور خود را با یک چوب توت خشک قدیی ساخت و از آن زمان شروع کرد به تحقیق بر روی پل گزاری بر روی سنتور برای ایجاد صدای خوش تر و موزون تر که هنوز هم ادامه دارد. در سال ۱۳۴۴ از روستای شاه آباد به مشهدمنتقل شد و در کلاس ششم دبستان پهلوی شروع به تدریس خط و نقاشی کرد و خانم ایشان نیز تدریس میکردند که پس از چندی به مدیریت یک دبستان منسوب شد و در همان سالدز مشهد دختردوم استاد افسانه به دنیا آمد . در سال ۱۳۴۵ استاد از دبستان پهلوی به دبستان عبدللهیان منتقل شد و در آن دبستان به سمت معاونت منسوب می شوند . و اما در سال ۱۳۴۶ مهاجرت سرنوشت ساز استاد به تهران صورت گرفت که در این سفر همسر و دو دخترش همراه او بودند البته قبل از آن استاد یک بار در سال ۴۵ هم به تهران آمده بود و در امتحان شورای موسیقی رادیو تهران شرکت کرده بود ولی به بهانه اینکه رادیو بودجه ای برای استخدام خواننده ندارند از استخدام استاد خودداری کردند تاسال بعدکه استادبوسیله معاون رادیو خراسان معرفی شدندوجهت همکاری با رادیو راهی تهران شد پس از ورود به تهران استاد بر اساس دعوت قبلی زنده یاد داوود پیرنیا مدیر برنامه گلها به اداره رادیو مراجعه کرد. مرحوم پیرنیا پس از اینکه از استاد تست می گیرد شیفته صدای استاد می شود. چون شغل اصلی استاد در آن زمان تدریس بود بنابر این پس از ورود به تهران در دبیرستان صفوی مشغول به تدریس می شوند و همانطور که گفتیم استاد از خوشنویسان معروف خراسان بود که در تهران نیزبرای ادامه کار و پیشرفت در خوشنویسی وارد انجمن خوشنویسان می شود و زیر نظر استاد بوذری مشغول به تمرین خوشنویسی می شود. و در آن سال بود که با استاد احمد عبادی و استاد رضا ورزنده (استاد سنتور) آشنا شده و به کلاس آواز استاد اسماعیل مهرتاش وارد شدند. همانطور که گفتیم استاد پس از ورود به رادیو و تأیید صدایشان از طرف مرحوم پیرنیا . اولین برنامه شان را با عنوان برگ سبز شماره ۲۱۶ اجراء و ضبط کردند که در شب جمعه ۱۵ آذر ماه از رادیو پخش شد. استاد کار در رادیو را با نام مستعار سیاوش بیدکانی آغاز کرد که تا سال ۱۳۵۰ با همین نام بود و پس از آن در رادیو و تلوزیون با نام خودش کار می کرد. استاد در سال ۱۳۴۷ از آموزش و پرورش به وزارت منابع طبیعی منتقل شد. در ضمن از کلاسهای خطاطی نیز غافل نبود و به کلاس خط استاد بزرگ حسن میرخانی وارد شد آنطور که خود می گوید ((در اوایل که به تهران آمدیم سه روز در هفته برای ادامه هنر خطاطی به انجمن خوشنویسان می رفتم و شبها تا ساعت سه -چهار صبح تمرین می کردم.)) در سال ۱۳۴۸ سومین فرزند استاد به دنیا آمد که فکر می کنم تمام دوستداران استاد نام مژگان شجریان را روی نوارهای استاد دیده اند که به عنوان طراح روی جلد همکاری می کند. از دیگر اتفاقات سال ۱۳۴۸ شرکت در جشن هنر شیراز بود که فکر می کنم دومین یا سومین دوره این جشنها بود.  
در سال ۱۳۴۹ استاد همکاری خود را با تلویزیون ملی ایران (در برنامه هفت شهر عشق) شروع کرد که این همکاری تا سال ۱۳۵۵ که استاد از رادیو و تلویزیون استعفا داد ادامه داشت .یکی از حوادث دیگری که برای استاد پیش آمد آشنایی با فرامرز پایور استاد سنتور ایران در سال ۱۳۵۱ بود که استادبه طور کامل سنتور را نزد ایشان فرا گرفت .همچونین ردیفهای آوازی صبا را نیز نزد این استاد بزرگ فرا گرفت.یکی از مسائل جالبی که در زندگی و آثار استاد شجریان وجود دارد کار کردن ایشان با اساتیدی چون لطفی و پایور است ،حتمآ همه سروران اطلاع دارند که این دو استاد بزرگ موسیقی ایرانی تقریبآ دو سبک کاملآ متفاوت از هم دارند (یعنی یکی طرفدار شیوه کاملآ سنتی و دیگری طرفدار تغییر و تحول و ابداع شیوه های جدید در موسیقی سنتی که فکر می کنم پایه گذار این مکتب در ایران استاد کلنل علی نقی وزیری می باشد)البته بحث در اینگونه موارد را می گذاریم بعد از پایان نوشتن زندگی نامه استاد و آنگاه مفصلآ در این مورد سخن خواهیم گفت.حتمآ سروران گرامی نام شاعر و غزلسرای بزرگ معاصر جناب آقای امیر هوشنگ ابتهاج را شنیده اند و یا سروده هایش را در آثار استاد شنیده اند (کوچه سار شب ،بیاد عارف و ....)ایشان پس از کناره گیری و فوت مرحوم داود پیرنیا برنامه گلهای تازه را راه اندازی کرد که کار موسیقی ایرانی در رادیو انجام می داد و تقریبآ تمام اساتید موسیقی ایران در آن شرکت داشتند و استاد شجریان نیز در این برنامه شروع به کار کرد  
از زبان خود استاد
تولدم روز اول مهر ماه سال یکهزارو سیصد و نوزده خورشیدی در مشهد است، در خانواده ای که پدر بزرگم (علی اکبر) صدای بسیار رسایی داشته و به زیبایی آواز می خوانده است. او از مالکین بزرگ مشهد بود و از خواندن در جمع پرهیز داشته ، گاه برای دوستان سرشناسی که به دیدارش می آمده اند می خوانده است. پدرم مهدی از صدای پر طنین و رسا برخوردار بود و در جوانی آواز خواندن را شروع می کند ولی خیلی زود در محیط بسته و سنتی به قرائت قرآن رو آورده و تا آخر عمر بر همان عقیده باقی ماند و آواز را رها کرد و در قرائت قرآن جایگاه خاصی در مشهد پیدا نمود و شاگردان زیادی برای تلاوت قرآن قرآن تربیت کردکه از جمله خود اینجانب است. تمام وقت من از شش سالگی به خواندن می گذشت . در دوازده سالگی شهره ی خاص و عام بودم و در مجامع بزرگ اول برنامه با من بود. به علت توانایی با صدای خوش، چشم و چراغ همه اعضاء و دانش آموزان مدرسه و مردم بودم. در سال چهارم دبیرستان بر خلاف خواسته ام به دانشسرای مقدماتی رفتم و راه معلمی پیش گرفتم و از بیست سالگی به معلمی در دهات خراسان پرداختم. یک سال بعد ازدواج کردم با دختری که او هم معلم دبستان بود. همسرم خیلی با من همراه بود و با کمک او بر مشکلات مالی یک زندگی بسیار محقر پیروز شدیم. از نوجوانی برای فراگیری گوشه های آوازی به هر دری می زدم و از هر کسی که شمه ای اطلاع داشت سئوال می کردم. به ندرت دسترسی به رادیو پیدا می کردم تا موسیقی دلخواهم را بشنوم آن هم زمانش کوتاه بود و حاصلی نداشت ، تا اینکه در محیط شبانه روزی دانشسرا میسر شد "برنامه گلها" و برنامه "ساز تنها" را بشنوم و تمریناتم را شروع کنم . کمی بعد دبیر موسیقی مان آقای جوان نیز راهنمایی و کمک کردند. بیشترین تمرینات سازنده در دوران معلمی در خارج شهر بود که فراغتی داشتم و اغلب به کوه و صحرا می دم و تکنیک و متد را با سلیقه ی خودم تجربه و تمرین می کردم و صداهای گوناگون و تحریرها و چهچه ها را دستور کار خود قرار داده بودم.دوستم همکلاسیم (ابولحسن کریمی) از ابتدای کار معلمی سنتوری با خود آورده بود که بنوازد ، ترغیب شده مضراب دستم بگیرم و ببینم می شود زد ، بعد دیدم عجب کار مشکلی است تا دمدمه های صبح نشستم و ان قدر تمرین کردم تا توانستم آهنگی را دست و پا شکسته اجرا کنم و از آن به بعد سنتور شد یار غار من. چندی بعد صدای سنتور جلال اخباری را از رادیو مشهد شنیدم و خوشم امد ، پیدایش کردم و با هم دوست شدیم . سازی می زد و من هم می خواندم و تمرینات آواز با ساز و فراگیری نت و نواختن صحیح سنتور را با ایشان شروع کردم. همان ابتدای کار هم صدای سنتور مشقی ام بسیار بد بود به فکر افتادم که سنتوری بسازم. کمی نجاری می دانستم با زیر رو رو کردن تمامی کاروانسراها و چوب فروشی ها و با دادن یک انعام 5 توانی الوار پهن از چوب توت بیست ساله را پیدا کردمآن را مطابق اندازه ها بریدم . در ان زمان کسی در مشهد گوشی سنتور نمی فروخت ، مجبور شدم صد عدد میخ نمره شش بخرم و آن ها را با سوهان دستی کوچک کنم. این سنتور که دوازده خرکه بود ساخته شد و من با یک دلبستگی عجیب به این ساز ، تمرینات سنتورم را بیشتر کردم. با اینکه برای اولین بار بود چنین کاری کرده بودم و در مورد پل گذاری سنتور تجربه و اطلاعی نداشتم ولی سنتور صدای دلنشینی داشت. غیر از آن سنتور سنتورهای دیگری ساخته یا در حال ساخت داشتم که کا پل گذاری را برای موزون تر کردن صداها تا به حال ادامه داده ام و خوشبختانه به نتایج قابل توجهی هم رسیده ام . در نظر دارم در آینده کتاب یا جزوه ای درباره ی تجارب کار پل گذاری های گوناگون که روی سنتورها کرده ام همراه با نتایج آن ها منتشر کنم تا در این زمینه کار مفیدی انجام داده باشم در سالهای بعد از چهل با هنرمندان رادیو خراسان آشنا شده بودم ولی حاضر به ضبط برنامه موسیقی نبودم . در رادیو خراسان گاه اشعار عرفانی و مذهبی و گاهی تلاوت قرآن داشتم. سال 1345 خورشیدی به اصرار دوستم ابوالحسن کریمی برای شرکت در امتحان شورای موسیقی به اتفاق او به تهران رفتم. راهی برای نام نویسی و شرکت در امتحان پیدا کردیم. در اتاق شورا میز کنفرانس بزرگی بود و حدود 12 تا 13 نفر اعضا شورا نشسته بود ، آقای مشیر همایون شهردار رییس شورا و آقایان حسنعلی ملاح ، علی تجویدی و مختاری و دیگران بودند. گفتند بیات ترک بخوان ! من هم از مایه بلند دو سه بیتی خواندم و در مایه ی بم فرود امدم . ضربی با یک شعر هم به درخواست آقای ملاح خواندم.بعد اقای تجویدی پرسیدند تصنیف هم می خوانی ؟ چون تصنیف خواندن را دوست نداشتم و دون شان آواز خوان می دانستم ، بسیار جدی گفتم ابدا. جوابی که بعد از یکماه از نتیجه امتحان به ما دادند این بود که فعلا رادیو بودجه ندارد که خواننده استخدام کند و فعلا رادیو نیاز به خواننده ندارد. سال بعد به وسیله آقای دکتر شریف نژاد (که معاون رادیو خراسان بود و بسیار به من لطف داشت) قرار گذاشتیم در تابستان که ایشان در تهران هستند من هم به تهران بروم . باایشان شبی به منزل آقای حسین محبی (که اپراتور با سابقه رادیو و برنامه ی گل ها بود) رفتیم و او که دوستی نزدیکی با دکتر داشت فردای آنروز مرا همراه با یک نوار که در " سه گاه " خوانده بودم به اقای داود پیرنیا (مسئول و تهیه کننده ان زمان برنامه گلها ) معرفی کرد که همان معرفی راهگشای من به رادیو ایران و و برنامه ی گلها که منظور اصلی ام بود گردید  
 
به طور خلاصه:  
 
1319
تولد اول مهر ماه در مشهد
1324
اغاز خوانندگی های کودکانه در خلوت
1326
ورود به سال اول پانزدهم بهمن در مشهد.
1327
اموختن تلاوت قران در نزد پدر
1328
شرکت در مجمع تلاوت قران در نه سالگی.
1329
اغاز تلاوتهای قران در میتینگها و اجتماعات سیاسی ان سالها . گذراندن سال چهارم مدرسه در دبستان فرخی.
1331
تلاوت قران برای اولین بار در رادیو خراسان به دعوت رییس رادیو.
1332
قبولی در امتحانات شم ابتدایی با عنوان شاگرد ممتاز در بین دانش اموزان مشهد.اغاز تحصیل در دبیرستان شاه رضا.
1334
شرکت در مسابقات فوتبال دبیرستانهای مشهد.
1336
ورود به دانشسرای مقدماتی در مشهد.اشنایی با اقای جوان اولین معلم موسیقی شجریان ( معلم سرود و موسیقی دردوران تحصیل در دانشسرای مقدماتی در مشهد).
1338
اغاز همکاری با رادیو خراسان و اجرای اوازهای بدون ساز و قرائت قران برای رادیو به طور افتخاری.
1339
دریافت دیپلم دانشسرای مقدماتی و استخدام در اموزش و پرورش و انتقال به بخش رادکان و تدریس در دبستان خواجه نظام الملک و اشنایی با سنتور.
1340
اشنایی با نت و فراگیری سنتور نزد اقای جلال اخباری و شروع سنتور سازی و تحقیق برای بهتر کردن صدای سنتور . جشن عقد کنان در 21 مهر ماه با دوشیزه فرخنده گل افشان در شهر قوچان.
1341
جشن عروسی در مشهد (در 20 مرداد ماه) و اغاز یک زندگی خانوادگی سی ساله با ایشان که حاصل ان سه دختر و یک پسر است.
1342
انتقال از بخش رادکان به روستای شاه اباد مشهد به عنوان مدیر دبستان شاه اباد. تولد راحله فرزند اول در 2 مهر ماه در مشهد. ساختن اولین سنتور خود با چوب توت.
1344
تولد دختر دوم افسانه در 28 اردیبهشت ماه در مشهد.(افسانه بعدها با پرویز مشکاتیان ازدواج میکند).انتقال از شاه اباد به شهر مشهد و تدریس در کلاس ششم دبستان پهلوی از مهر ماه.شرکت در مسابقات والیبال معلما مشهد.
1345
انتقال از دبستان پهلوی به دبستان عبداللهیان مشهد و نظامت و معاونت دبستان مذکور.
1346
تدریس در دبستان های مشهد و انتقال در 25 اذر از مشهد به تهران.تدریس در دبیرستان صفوی . اغاز فعالیت با برنامه های رادیو ایران. اشنایی با استاد احمد عبادی. راه یابی به کلاس درس اواز استاد اسماعیل مهرتاش و انجمن خوشنویسان نزد استاد بوذری.اشنایی با رضا ورزنده (استاد سنتور) در تابستان همین سال. اجرا و ضبط اولین برنامه ی در رادیو ایران که با عنوان ((برگ سبز شماره ی 216 )) در شب جمعه 15 اذر ماه پخش شد.کار در رادیو با نام مستعار ((سیاوش بیدکانی)) تا سال 1350 خورشیدی و بعد در رادیو و تلویزیون با نام خودش. اشنایی با اسماعیل مهرتاش در کلاس اواز ایشان.
1347
انتقال از اموزش و پرورش به وزارت منابع طبیعی . راه یابی به کلاس خط استاد حسن میرخانی.
1348
تولد دختر سوم مژگان در 27 اردیبهشت ماه در تهران. تاسیس و شروع رادیو اف-ام به طریقه ی استریو فونیک و اجرای برنامه ی ((سه گاه)) به همراهی سه تار عبادی و تار مجد برای اولین بار به طریقه ی استریو . شرکت در جشن هنر شیرازبرای اولین بار. قبولی در امتحان خط (مرحله ی عالی) . راه یابی به کلاس خط استاد حسین میرخانی.
1349
اغاز همکاری با برنامه های تلویزیون ملی ایران در برنامه ی ((هفت شهر عشق)) غیره. قبولی در امتحان خط (مرحله ی ممتازی) انجمن خوشنویسان وزارت فرهنگ و هر . سفر به برغان با استاد حسین میر خانی (خطاط) ابراهیم بوذری (استاد خط شجریان) خسرو زعیمی ( مدیر عامل انجمن خوشنویسان)فرامرز پیل ارام(نقاش و استاد نقاشیخط شجریان).
1350
اشنای با استاد فرامرز پایور و مشق سنتور نزد ایشان و اموزش ردیف اوازی صبا نزد فرامرز پایور . اشنایی ئ همکاری با هوشنگ ابتهاج((ه . الف . سایه)در برنامه های (گل های تازه))رادیو.
1351
شروع تهیه ی برنامه های گلهای تازه توسط هوشنگ ابتهاج در رادیو و همکاری با او. اغاز فراگیری ردیف های اوازی و تصانیف قدیمی نزد استاد عبدالله دوامی.برگزاری کنسرتی در شمال ایران با منصور صهرمی و هنرمندان دیگر.دیدار و اشنایی با اقای دوامی به وسیله ی فرامرز پایور.
1352
اشنایی با استاد نور علی برومند و فراگیری شیوه ی اوازی سید حسن طاهر زاده نزد ایشان در مرکز خط ئ اشاعه ی موسیقی و اشنایی با هنر جویان مرکز: محمد رضا لطفیو ناصر فرهنگفرو حسین علیزاده و جلال ذوالفنون و گنجه ای و مقدسی و حدادی و دیگران.
1353
سفر برای کنسرت های هندو پاکستان و افغانستان با استاد احمد عبادی . سفر به چین و ژاپن با احمد احرار و کریم فکور و حسین ملکو پرویز قاضی سعید به عنوان میهمانان ویژه برای گشایش پروازهایی به این دو کشور.
1354
تولد همایون در 30 اردیبهشت ماه در تهران . ماموریت رادیو و تلویزیون برای کنسرتهای فروردین در ایالات مختلف امریکا.انتقال از وزارت منابع طبیعی (به عنوان مهمور خدمت)به رادیو.قطع رابطه با مرکز اشاعه ی موسیقی و ادامه ی درس اواز در منزل استاد نورعلی برومند.
1355
شرکت در جشنواره ی توس (نیشابور)با فرامرز پایور , سایه, حسن ناهید, رحمت الله بدیعی, محمد اسماعیلی, عبدالوهاب شهیدی و هوشنگ ظریف.حضور در برنامه ی جشن هنر شیراز ( در حافظیه) با محمد رضا لطفی و فرهنگفر و اجرای برنامه ی ((راست پنجگاه)).کناره گیری رسمی و قطع رابطه ی کامل از رادیو در اسفند ماه.اجرای اواز در صفحات ردیف نوازی کانون پرورس فکری کودکان و نوجوانان . بهره گیری از محضر اقای برومند (در منزل خود استاد) شیوه ی اواز مرحوم طاهر زاده (اخرین جلسه روز چهار شنبه 29 دی ماه).فوت رضا ورزنده(29 دی ماه) و نور علی برومند (30 دی ماه) . اغاز ضبط تصانیف قدیمی با صدای عبدالله دوامی.
1356
اجرای برنامه ی ((نوا)) به همراهی محمد رضا لطفی و گروه شیدا در جشن هنر شیراز.اجرای موسیقی ((چهره به چهره)) و ((گلبانگ)) . کناره گیری از رایو به خاطر جو نامساعد. تاسیس شرکت دل اواز برای انتشار برنامه های خود.
1357
احراز مقام اول تلاوت قران سراسر کشور در مرداد ماه. اجرای بخشی از ((تلاوت قران)) .انتشار البوم ((گلبانگ))( دو نوار). همکاری در تاسیس کانون ((چاوش)) با هوشنگ ابتهاج و محمد رضا لطفیبرای ادامه ی فعالیت های موسیقی در خارج از رادیو تلویزیون(شجریان در انجا تدریس میکرد).
1358
اشنایی با فیلسوف یگانه استاد غلامرضا دادبه( جانسوز) در منزل استاد خط مرتضی عبدالرسولی ئ اغاز فراگیریی و شناخت بایگانی های فرهنگ و نوا ,... فرهنگ پهلوانی و جوانمردان , فرهنگ مادرنوایی .اجرای موسیقی ((خلوت گزیده)) .(( پیغام اهل راز)) ( شامل دو نوار : راز دل و انتظار دل).اخرین کنسرت ها با گروه پایوردر مهر ماه در تالار رودکی . کنسرت ماهور با محمد رضا لطفی و گروه شیدا در تالار رودکی و دانشکاه ملی در ابان ماه.
1359
فوت استاد دوامی . اجرای موسیقی ((عشق داند)) ( در ابو عطا) اجرای موسیقی ((ساز قصه گو)) ( اواز سه گاه در انتشار مجدد, البوم پیغام اهل راز). انتشار نوار موسیقی ((پیغام اهل راز )) (شامل دو نوار : راز دل انتظار دل).
1361
اولین کنسرت در سفارت ایتالیا به همراهی پرویز مشکاتیان و ناصر فرهنگفر (آستان جانان) پس از سه سال کناره گیری از فعالیت های کنسرتی - اجرای موسیقی نوا (مرکب خوانی) و سر عشق ( ماهور) و بیداد
1362
اجرای موسیقی ((همایون مثنوی)) با منصور صارمی. اجرای موسیقی ((چهار گاه)) (با فرهنگ شریف) و دیگر اواز ها در برنامه های خصوصی.
1364
اجرای موسیقی ((گنبد مینا ))و ((جان عشاق)). انتشار نوار موسیقی ((بیداد)).
1365
انتشار نوارهای موسیقی (نوا)) ( مرکب خوانی ),((سر عشق)) (ماهور) و ((استان جانان)). ضبط ده اواز به همراهی ویولن حبیب الله بدیعی در مونیخ در منزل دکتر علی خادمی.
1366
اغاز کنسرت ها در اروپا پس از انقلاب و شروع همکاری با گروه عارف . اجرای موسیقی ((دود عود)) ,((دستان))و...
1367
برگزاری سه شب کنسرت برای بزرگداشت حافظ در تالار رودکی( وحدت).انتشار نوار ((دستان)).
1368
اجرای ((ماهور)) و ((ابو عطا)) در کنسرت های بهاره در اروپا با پیرنیاکان, جمشید عندلیبی, و اعیان. اجرای ((نوا)) و ((افشاری)) در کنسرت های پاییزه اروپا به همراهی مشکاتیان و گروه عارف و دو شب کنسرت در اسفند ماه به دعوت شهردار بارسلون در این شهر به همکاری نی حسین عمومی , تار طلایی و تنبک شمیرانی.
1369
سفر به تاجیکستان به دعوت خصوصی وزیر فرهنگ و هنر تاجیکستان پرده برداری از پیکره ی باربد و دو شب کنسرت در کاخ باربد به همراه کمانچه ی محمود تبریزی زاده , سه تار رضا قاسمی , و تنبک مجید خلج. کنسرتهایی در امریکا به همراهی پیرنیاکان عندلیبی و اعیان. اجرای مو سیقی ((سرو چمان)) , (( پیام نسیم)) , و ((دل مجنون)) ( هر سه در امریکا). کنسرت شجریان برای زلزله زدگان رودبار در لس انجلس. سخنرانی در پنج دانشگاه معتبر امریکا برای دانشجویان و محققین.
1370
برگزاری پنج شب کنسرت در پارک ارم و هشت شب کنسرتهای افتخاری برای مردم جنوب شهر تهران در فرهنگسرای بهمن ( کشتارگاه سابق تهران) در اسفند ماه.برگزاری کنسرت شکوهمندی به مدت پنج شب در محوطه ی چهل ستون اصفهان.کنسرتهای اروپا با جهاندار و گروه اوا . جدایی از همسر اول خانم فرخنده گل افشان. اجرای موسیقی ((دل شدگان)) و ((اسمان عشق)). انتشار نوارهای موسیقی ((سرو چمان)) , ((پیام نسیم)),(( دل مجنون)) و (( خلوت گزیده)).
1371
ازدواج با همسر دوم خانم کتایون خوانساری. کنسرتهای مرحله ی دوم در امریکا با داریوش پیر نیاکان ,جمشید عندلیبی و همایون شجریان ( اگوست تا نوامبر) .برنامه ای با هابیل علی اف و همایون شجریان در سالن تالار رودکی(وحدت) ,تهران. اجرای موسیقی ((یادایام)) . انتشار نوارهای ((دل شدگان )) و ((اسمان عشق)).
1372
انتشار گزارشی همراه با گفتگویی با شجریان تحت عنوان (( محمد رضا شجریان استاد اواز ایران کجاست؟)) در نشریه ی نوید فضیلت,شماره ی 16 ,سال 2, مهر ماه ,تهران. اجرای(( سه گاه )) و (( راست پنجگاه)) در کنسرتهای اروپایی به همراهی محمد رضا لطفی و مجید خلج در تابستان.
1373
اجرا برنامه ی ((قاصدک)) در کنسرتهای دور اروپا با پرویز مشکاتیان و همایون شجریان.
1374
کنسرتهای اصفهان,شیراز,ساری, کرمان, و سنندج با گروه اوا.برگزاری کنسرتی در اروپا با محمد رضا لطفی در ابان ماه.اجرای موسیقی ((چشمه ی نوش)) در ( فرانسه).انتشار نوارهای موسیقی ((همایون مثنوی)) ,(( گنبد مینا )),(( جان عشاق)), چشمه ی نوش))و (( یاد ایام)). اجرای موسیقی ((در خیال)).
1375
درگذشت پدر در 18 اذر ماه در سن 85 سالگی.اجرای موسیقی ((رسوای دل)) در دبی.انتشار موسیقی(( در خیال)) . انتشار نوار موسیقی ((ساز قصه گو)) ( اواز سه گاه در انتشار مجدد, البوم پیغام اهل راز).
1376
تولد پسر دوم رایان (از ازدواج دوم) در ونکوور کانادا.اجرای برنامه های((سه گاه)) و ((ماهور)) در کنسرتهای دور اروپا با همکاری داریوش طلایی, سعید فرجپوری و اهمایون شجریان در پاییز .اجرای موسیقی(( شب ,سکوت , کویر)) .اجرا و انتشار موسیقی ((معمای هستی)) در کلن, المان. اجرا و انتشار موسیقی ((شب وصل)). انتشار نوار موسیقی ((رسوای دل)). انتشار نوار موسیقی ابوعطا((عشق داند)).
1377
اجرای کنسزتهای تهران,اصفهان, و دور اروپا با گروه اوا. برگزاری کنسرت درامریکا در شهریور ماه.اجرای (( ارام جان )) .انتشار نوار ((پیام نسیم). انتشار نوار موسیقی ((شب ,سکوت, کویز)). انتشار نوار موسیقی((چهره به چهره)).انتشار نوار موسیقی((راست پنجگاه)).
1378
اجرای ((ماهور)) و((افشاری)) در پنج کنسرت به نفع دانش اموزان در شهر هشتگرد.بریافت جایزه ی پیکاسو، دیپلم افتخار یونسکو تز دبیر کل یونسکو ((اقای مایور)) در پاریس, شهریور ماه. انتشار نوار ((ارام جان)) . اجرای ((اهنگ وفا)) .انتشار نوار ((تلاوت قران)) (1) و (2).
1379
انتشار کتاب((راز مانا)) ( زندگی,دیدگاه و اثار استاد اواز ایران, محمد رضا شجریان)کار محمد جواد غلامرضا کاشی ,محسن گودرزی, و علی اصغر رمضانپور, نشر کتاب فردا, چاپ اول تهران.اجرای برنامه ی ((نوا ))و ((داد و بیداد)) (زمستان) در کنسرتهای دور اروپا و امریکا و کانادا به همراهی حسین علیزاده,کیهان کلهر و همایون شجریان.
1381
اجرای برنامه ی (( راست پنجگاه ))و(( مرکب خوانی)) در کنسرتهای دور اروپا و کانادا با حضور حسین علیزاده, کیهان کلهر و همایون شجریان. انتشار نشریه ی (( دفتر هنر )) شماره ی 15, ویژه ی محمد رضا شجریان ,در اسفند ماه ,در کالیفرنیا.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد